*دیشب تو خیابون میرفتم داشتم با فندکم بازی می کردم، پلیس رد شده میگه اون چیه؟ فندکه؟ پ ن پ مشعل المپیکه دارم میبرم لندن!! میگه پ ن پ و زهرمارف سوار شو بریم... میگم کلانتری؟ میگه پ ن پ میبرمت لندن
*با رفقا رفتیم باغمون، سیخ های جوجه رو گذاشتیم رو منقل دیدیم چند جفت مرغ و خروس دارن کنار منقل پرسه می زنن. رفیقم میگه: لونه شون این طرفاست؟ پ ن پ اومدن فیلم ترسناک ببینن
*رفتم یه قالب مرغ از تو فریزر درآوردم. دوستم میگه می خای بپزیش؟ مگم: پ ن پ خانوادش اومدن از تو سردخونه درش آوردم بدم ببرن دفنش کنن!
*مرغ عشقم مرده. درحالی که پاهاش رو به بالاست افتاده کف قفس. دوستم اومده میگه: ااا مرغ عشقت مرد؟ پ ن پ کمر درد داشت، دکتر گفته باید طاق باز دراز بکشه کف قفس.
*تو خیابون موتوریه اومد کیفم رو قاپید، یارو میپرسه: دزد بود؟ میگم: پ ن پ اومده بود امانتیش رو ببره فقط خواست هیجانش بیشتر باشه!
*بهرام رادان از یه بابایی آدرس پرسید، طرف میگه ببخشید شما بازیگر نیستین؟ رادان میگه پ ن پ پیک موتوریم!
*با کلی شوق و ذوق به دوستم میگم: دان 2 رو. برگشته میگه: تکواندو؟ پ ن پ دان 2 آشپزی...!
*رفتم مغازه یه سبد پر خرید کردم، یارو میگه: کیسه هم می خوای؟ پ ن پ فرغون آوردم با اون می برم!
*لیلی به مجنون گفت: همه این اکرا رو می کنی برا من؟ مجنون: پ ن پ من عاشق آنجلینا جولی ام، تو حریف تمرینی هستی!
*داشتم تو پارکینگ نایلون های روی صندلی ماشین رو می کندم. همسایه مون اومده میگه ماشین نو خریدین؟ میگم: پ ن پ لواشکه دارم نایلونشو میکنم دور هم بخوریم!
*دوستم زنگ زده خونه. گوشی رو برداشتم سلام کردم. میگه: تو خونه ای. میگم: پ ن پ لطفا پس از شنیدن صدای بوق پیام خود را بگذارید... با تشکر!
*منتظر مسافر بودم. خانمه اومده میگه: آقا هفت تیر میری؟ میگم بله. میگه: سوار شم؟ پ ن پ تا هفت تیر دنبالم بدو!
*رفتم داروخانه. پیرمرده دفترچه بیمه رو داده به مسئول داروخانه. بعد از چند دقیقه مسئول داروخانه داروهاش رو آورده پیرمرده گفت پدرجان می بری؟ پیرمرده گفت پ ن پ همین جا می خورم! بی زحمت یک نوشابه خنک و سالاد هم بیار...
*رفتم پیش صاف کار ماشین. یه نگاه به ماشین کرد میگه تصادف کردی؟ گفتم پ ن پ از جلو بندی تکراری خسته شدم گفتم برای تنوع با چکش بکوبم توش همه جاش جدید بشه!